من...

من...
اونقد ازت متنفرم که عاشقتم
اونقدحالم ازت بهم میخوره که دلم واست تنگ شده
اونقددوس دارم بکشمت که بدون تو نمیتونم
اونقدنبودت واسم راحت شده که هرثانیه ی نبودت واسم یک ساعته
اونقد بارفتنت صعودکردم که الان درگیرتلفات ناشی از سقوطمم
اونقدنسبت بهت بی تفاوت شدم که با هرچیزی که راجبته میشکنم
اونقدواسم بی ارزش شدی که همه چیت واسم مهمه
اونقدراحت ازافکارم گذاشتمت کنار که مغزم از فک کردن بهت می پوکه
اونقدشادو سرحالم که از بعدرفتنت تاحالا خوشحال نبودم
اونقدحالم خوبه که خسته شدم بس حالم بد بوده گفتم خــوبــم
اونقد...أه چرا بدبختی اززندگیم نمیکشه بیرون!



@bleedingdiary