پارت
پارت ۳۰
ببخشید کمه
تهیونگ پشت میز نشسته و با اخم داره کار میکنه انقدر که درگیر کار بود نفهمید که ما اومدیم
هاردی رفت جلو
هاردی: رئیس؟
تهیونگ : عا هاردی قراره فردا شب رو کنسل کن باید با چند تا شرکت دیگه قرارداد ببندم عا راستی یادت نره لین رو بیاری دلم براش تنگ شده
هاردی : اهم اهم ...
لین : من اینجام تا دلتنگیت رو بر طرف کنم 😁
تهیونگ : واییی هاردی اضافه حقوق میگیری به خاطراین کارت ، بهبه بانوی جذاب منن
لین : کار دیگه بسه بلند شو باید ناهار بخوری تا سالم بمونی
تهیونگ : باشه
لین رفت و غذا ها رو روی میز چید
روی کاناپه نشست و تهیونگ هم اومد کنارش
ویو لین
خستگی رو کاملا از چشماش حس میکردم معلوم بود که خیلی کار کرده چاپستیک رو برداشتم و از گوشت براش ریختم
پایان ویو
تهیونگ : خودت نمیخوری؟
ببخشید کمه
تهیونگ پشت میز نشسته و با اخم داره کار میکنه انقدر که درگیر کار بود نفهمید که ما اومدیم
هاردی رفت جلو
هاردی: رئیس؟
تهیونگ : عا هاردی قراره فردا شب رو کنسل کن باید با چند تا شرکت دیگه قرارداد ببندم عا راستی یادت نره لین رو بیاری دلم براش تنگ شده
هاردی : اهم اهم ...
لین : من اینجام تا دلتنگیت رو بر طرف کنم 😁
تهیونگ : واییی هاردی اضافه حقوق میگیری به خاطراین کارت ، بهبه بانوی جذاب منن
لین : کار دیگه بسه بلند شو باید ناهار بخوری تا سالم بمونی
تهیونگ : باشه
لین رفت و غذا ها رو روی میز چید
روی کاناپه نشست و تهیونگ هم اومد کنارش
ویو لین
خستگی رو کاملا از چشماش حس میکردم معلوم بود که خیلی کار کرده چاپستیک رو برداشتم و از گوشت براش ریختم
پایان ویو
تهیونگ : خودت نمیخوری؟
- ۱.۸k
- ۰۷ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط