پیش من باش
🍒🌱پیش من باش
کاسه عمرم دگر لبریز شد
خنجر خونخوار مردن تیز شد
روز روشن در نگاهم چون شبی
گشت بی نور و چه هول انگیز شد
شد کسوفی بین آدم ها و من
یک نمازی بر سرم واریز شد
دست هایم بی تپش ساکن چو یخ
آتش دوزخ نگاهش هیز شد
استخوانم زیر چرخ اشتباه
تکه تکه خرد گشت و ریز شد
خانه نو تنگ و کوچک بی حیات
میهمانی هم بدون چیز شد
یک گل سرخی به روی قبر من
سنگ قبرم با تو رنگ آمیز شد
پیش من باش ای گل و همراز من
بین چگونه نو بهار پاییز شد🍒🌱
کاسه عمرم دگر لبریز شد
خنجر خونخوار مردن تیز شد
روز روشن در نگاهم چون شبی
گشت بی نور و چه هول انگیز شد
شد کسوفی بین آدم ها و من
یک نمازی بر سرم واریز شد
دست هایم بی تپش ساکن چو یخ
آتش دوزخ نگاهش هیز شد
استخوانم زیر چرخ اشتباه
تکه تکه خرد گشت و ریز شد
خانه نو تنگ و کوچک بی حیات
میهمانی هم بدون چیز شد
یک گل سرخی به روی قبر من
سنگ قبرم با تو رنگ آمیز شد
پیش من باش ای گل و همراز من
بین چگونه نو بهار پاییز شد🍒🌱
- ۸.۳k
- ۰۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط