همه دخترها

همه دخترها

روزی عروسکشان را "دخترم" صدا زده‌اند

موهایش را بافته‌اند

قاشقِ غذا را در دهانش گذاشته‌اند.

همه دخترها

طعمِ مادر شدن را چشیده‌اند..

اما من دخترم را که ببینم،

دستش را می‌گیرم،

کمی فشار می‌دهم و می‌گویم

دختر قشنگم؛

دلت را خوش نکن، به هیچ چیز!

معنای تعهد را به او یاد خواهم داد

تا بفهمد هر آدمی را با تعهدهاشان می‌شناسند

تعهد به خود، به آرزوهایش، به قول‌ها و قرارهایش...

موهایش را می‌بافم،

گوشواره‌های آویز گوشش می‌کنم و می‌گویم؛

باید همیشه زیبا باشی،

و یادش می‌دهم برود در دلِ زندگی

خطر کند، بترسد، اما بماند...

هر دختری باید

ماندن را

قوی بودن را

و چیزهای خیلی با ارزش را بلد شود..
دیدگاه ها (۱)

برخیز که لبخندت نبض روز استبرخیز و گیسوانت را به دست باد بسپ...

دخترای گلامیدوارم مثل حنا با مسئولیتمثل کزت صبورمثل جودی شاد...

دختر اگرپرنده آفریده میشد، حتما "طاووس"بود.اگرحیوان بود، حتم...

تورا دختر خانوم می‌نامند .مضمونی که جذابیتش نفس‌گیر است… دنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط