یک پیاله شعر تازه یک وجب دلواپسی

یک پیاله شعر تازه ، یک وجب دلواپسی !
زیر قیمت می فروشم ، مشتری دارد کسی؟

با شما ارزان حسابش می کنم ، لطفا بخر !
بوسه جایش می دهی ، با رنگ و بوی اطلسی ؟؟

من شنیدم ، گفته ای باید فراموشت کنم؟؟
من نمردم ، آدم زنده نمی خواهد وصی !

مرگ من ، آنروز می آید که تو با دیگری !
می روی و من بمانم با هجوم بی کسی !

نوشدارو را نیاور ، جامه مشکی بپوش !
تسلیت باید بگویی ، تا کنارم می رسی !
دیدگاه ها (۵)

عشق-های-امروزی-عشق های امروزی را چشیده ای دلبنــــــدم؟طعـــ...

✘⇐مـــرســــــــے دنــیــا کــہ⇒✘ ✘☜بہــم یاد دادی ← تـو ✘ب...

وقتی به پایان “من و تو” اندیشیدیباورت نبود که پایان من و تو ...

درسی اخلاقی از سهراب سپهریخیــــــــــــلی قشنگه حیفه نخونی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط