قلدر مدرسه ( پارت ۲۱ )

[ !هیچکدوم از وقایع واقعی نیست! ]

خلاصه میرسیم به رودخونه کنار پل یه سنگ یه نامه رو نگه داشته برش داشتم
کوک: اهم ، مردی با چوبی خمیده راه می‌افتد، نخ و قلابی نامرئی به همراه دارد. در جویبار زمان می‌ایستد، و با حرفهای نیشدار، خاطرات را از عمق بیرون می‌کشد.
سوآ: ارا خفه میشی فهمیدم
ارا: باشه *خنده*
سوآ: ماهیگیری
یونجون: مطمئن؟
سوآ: چوب خمیده میشه چوب ماهیگیری، نخ و قلابی نامرئی میشه نخ ماهیگیری ،جویبار زمان ماهیگیری معمولاً کنار آب و با حوصله و گذر زمان انجام میشه. حرف نیشدار اشاره به قلاب که نیش میزنه داره، خاطرات از عمق بیرون می‌کشه هم ماهیها از اعماق آب همون گذشته آب گرفته می‌شن
ارا: سیسی خودمی
قربون عقلت بشم مننن
یونگسو: الان باید ماهیگیری کنیم؟
ارا: احتمالا یه چیز تو آب هس که باید بگیریم معمای بعدی توشه، یکیتون قلاب برداره یالا
یونجون: من انجام میدم
همه: اوکی
یونجون قلاب میندازه ، کفش درمیاد
سوآ: ایشششش
همه: *خنده*
بطری آب درمیاد
ارا: ای من خارتونو.... آدم میگه آشغال میریزه تو رودخونه
بعد یه عروسک پلاستیکی ماهی بزرگ
یونگسو: نع
ارا: نع چیه معما توشه ، دمت گرم اوپا
یونجون: خواهش
ته: اوپا و مرض *زیرلب*
میخندم
یونجون: ته بخون
ته: دختری است همیشه در عزا، موهای بلندش از شانه‌ها گذر کرده‌ست. هر بادی که می‌وزد، گیسوانش می‌رقصند، و اشک‌هایش در کنار جویبارها می‌چکد.
یونگسو: دختر در عزا؟ آخی بریم از ناراحتی درش بیاریم معما بده بهمون؟
کوک: بت میگم هیز بگو نه
یونگسو: خفه بابا
ارا: معرفی میکنم یک عدد بی مغز، جواب میشه....

شما بگین بنظرتون جواب چی میشه؟ 🙃

~شرایط :
~ ۶۰ لایک🩵
~ ۱۲۱۰ فالوور🌱
~ ۲۰۰ کامنت 🪭
~ ۳۰ بازنشر 💫
~ صبرررر 📚

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
دیدگاه ها (۲۳۰)

نشستم براتون معما طرح کردم عشق کنیددددد😁😁

کیمممممممممممم

ته ته عسلیییییی

قلدر مدرسه ( پارت ۲۱ )

قلدر مدرسه ( پارت ۲۲ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط