بخونید

#بخونید👇
دلت برام تنگ میشه ...یه روزی ، یه جایی ، صدای خنده های یه نفر ، خنده های منو یادت میاره ... یه روزی ، یه جایی ، نفست تنگ میشه از پیچیدنِ عطر آشنام تو مشامت ... یه روزی ، یه جایی ، دلت تنگ میشه واسه من ... منی که هر کاری میکردم ، تا هرجا هستی باشم و مثلِ پروانه دورِ شمعِ بی معرفتم بگردم ... یادِ من میفتی ، روزی که کسی بهت بگه " دوست دارم " ... یاد من میفتی ، اون جایی که یه نفر زل بزنه به چشمات و با نگاهش زااااار بزنه " ببین ، نرو ، من بهت نیاز دارم " ... یه روزی ، یه جایی ، یه جفت چشم که هیچ حسی توشون نیست ، چشمای عاشقِ منو یادت میاره ... شب و روزت برعکس میشه وقتی یه آهنگِ شاد ، دیوونه بازیای منو یادت بیاره ... ببین ، اصلاً حسابِ گرد بودنِ زمین و اینا نیستااا ... بحثِ عدالت خداست ... اون همه عشقی که من به پات ریختم ، اگه نیاد جلو چشمت ، بی انصافیه ... اون همه موندن به پای توی رفته ، اگه نیاد تو ذهنت ، بی عدالتیه ... اگه یادت نیاد چجوری چشمام واسه حرف زدن با چشمات جون کندن ، به عدلِ خدا شک میکنم ... اگه ‌... یه روزی ، یه جایی ، منو یادت اومد ؛ نگو راست میگن که زمین گرده ... بگو " خدا عادل ترینه " ... ی روزی میرسه مطمعنم.. #رها :)
#عاشقانه
دیدگاه ها (۴)

حالا چون چشات رنگیه به معنی جذابیتت نیس که عامو😹

💕داستان کوتاه قدیما یه شاگرد کفاشی بود هر روز  میرفت لب رودخ...

مادر همونیه که وقتی دلمون از غریبه ها پر بود سرش داد میزدیم:...

#بخونید👇مردم اینجا چقدر مهربانند!دیدند کفش ندارم برایم پاپوش...

قانون چهارم:تغییر از خودمون

آرمی: حیواناتم شب جمعه دارن؟شوگا: ما که اشرف مخلوقاتیم، شب ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط