بچه ها این عکسه ات تو تکپارتیه

۴ پارتی فلیکس ازدواج اجباری

علامت ات × علامت فلیکس÷

تو ۲۳ سالت بود که همسر لی فلیکس شدی این ازدواج از روی عشق نبوده بلکه از روی اجبار تو دختر افسرده ای بودی همیشه بدون خبر دادن به فلیکس بیرون میرفتی اهل بار رفتن نبودی شخصیتت دختر بی اعصابی بودی کنترل خشمت دست خودت نبود درعین حال حاضر جواب بودی هروز با تیغ دستت رو میزدی

(حالا بریم به خونه ات )


×من میرم بیرون شایدم بر نگردم

÷کدوم گوری میخوای بری؟

×قهقه زدی ) به تو ربطی داره؟

÷اره چون من شوهرتم شوهرت ! اینو توگوشت فرو کن !

×اخی کوچولو تو شوهر من نیستی تو یه غریبه ای غریبه فهمیدیییی؟(با عصبانیت )

فلیکس پاشد

÷خانوم کیم بیش از حد معمول داری از خط قرمزا رد میشی من شوهرتم لی فلیکس بزرگترین مافیای کره همین الانم میتونم باهات ک......

نزشتی حرفش تموم شه که انگشت اشاره تو به سمتش گرفتی

× ...... فقط خفه شووووو خفه!

اینو گفتی واز در بیرون رفتی عادت داشتی بری بالای برج وایستی

×خدایاااااا ازت ممنونم که قراره اینجوری زندگیم به فا°-ک بره واقعا ممنون !

من کیم ات تا آخر این زندگی رو میرم حتی اگر بمیرمممم


فلش بک به فلیکس:

÷»خانم کیم مطمئن باش که پشیمون میشی پشیمون

گوشیش زنگ خورد : علامت دوست دختر ش =

=ددی کجایی بیام؟

÷بیا خونه امشب پیشم باش

,=اوکی ددی

.......................................................

فلش بک به ات:

داشتی بر میگشتی خونه رسیدی درو باز کردی دیدی صدای ناله میاد فهمیدی دوبار ه کثافت کاری هاش شروع شد زیر لب گفتی :

×»فک کردی من کیم ات میزارم اون دختره زنده بمونه ؟

خندیدی

اوکی لی فلیکس فردا جنازشو تحویل بگیر


رفتی دوباره بیرون ساعت ۸ صبح زنگ زدی به لیسا : علامت لیسا _

_ جانم دخترم

×»میتونی یکیو بکشی؟

_چرا که نه

(بچه ها لیساهم مافیاست )

مشخصات شو دادی

۲ ساعت بعد تلفن ر
زنگ خورد:

_عملیات انجامشد

×افرین

وقطع کردی

فلش بک به فلیکس:

مشغول کار بودم که دیدم گوشیم زنگ خورد


÷بله؟

[جناب لی ؟

÷بله خودم هستم

] متأسفانه دوست دختر اون مرده

از این خبر شوکه شد و ........




ادامش پارت بعدی


شرط: ۲ کامنت

۱۶ ؛لایک