با خدا دعوا کردم با هم قهر کردیم فکر کردم دیگه دوستم ندار

با خدا دعوا کردم با هم قهر کردیم فکر کردم دیگه دوستم نداره
رفتم تو رختخواب چند قطره اشک ریختم و خوابم برد
صبح که بیدار شدم مامانم گفت نمیدونی از دیشب تا صبح چه بارونی میومد...
دیدگاه ها (۱۰)

بذارید هرکی خواست با هر بهونه ی برهولی با هیچ بهونه ی نذارین...

※{دَمِت گَرم خُدا 🙏 ✌ ※{تا تو بِخوای 💫 ※{بِه دادِ مَن بِرِسی...

"خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا" دلت که گرفت...

دلتنــــــگ نشــــدی ببیــــــنیچـــــگونه خوبتـــــرین خـــ...

#پارت۳ رمان اگه طُ نباشی یکی دیگه منم لباسا رو پوشیدم و یه آ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 37ویو ات*رفتم توی اتاقمو درو بستمو پش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط