داشتم چای میخوردم یهویادش افتادم،
داشتم چای میخوردم یهویادش افتادم،
بغض گلوم وگرفت..
نتونستم تحمل کنم اشک توچشام جمع شد..
همه باتعجب نگام کردند،
گفتم چقدر داغ بود...سوختم!
https://telegram.me/shaeranehay
بغض گلوم وگرفت..
نتونستم تحمل کنم اشک توچشام جمع شد..
همه باتعجب نگام کردند،
گفتم چقدر داغ بود...سوختم!
https://telegram.me/shaeranehay
۱.۵k
۲۰ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.