چشمانت را

چـِشـمـانـَت را

اَگـــَر داشـتـَم،

تَمــامَـم را مـیـانِ

نِـگاه‌هــایـَت

بُــر مـے زَدَم،

ایـنـگونـه عـَمـیـق

میـخـواهـَمَـت.
دیدگاه ها (۴)

میرسد روزی کهبی من لحظه ها را سر کنیمیرسد روزی کهمرگ عشــــق...

خستہ ام ، منتظرم ،لحظہ شمارے سخت استروز و شب از غم توڪَریہ و...

به چه می ارزد عشق؟به یکی دل که چه آرام شکستهیچ نگفتبه دو تا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط