بچه که بودم وقتی برام چتر میخریدن دیگه بارون نمیگرفت وقت

بچه که بودم وقتی برام چتر میخریدن دیگه بارون نمیگرفت، وقتی کفش نو میخریدن دیگه مهمونی نمیرفتیم، وقتی مشقامو مینوشتم معلم مشقارو نمیدید. این روزامم تا وقتی حالم خوبم دورم شلوغه وقتی به دوستام نیاز دارم دوستام غیب میشن و دیگه نیستن!
مفهمی چی میگم؟!
دیدگاه ها (۱)

غروب خورشید:)

جلو همه بهشون غذا میدهبعد میگه به کسی نگید😐😂

دل‌وقتےمےخواهدباخداےخودش ربط‌پیداڪندشڪاف‌مےخورد! :)💔🙂

محبوب منشما که می خواستید بروید، پس چرا این همه خاطره در کوچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط