my little strawberry

p:1

ته:کوک کجایی

کوک : خدایا این انسان کر صدای آب رو هم نمی شنوه (حمومم نمیشنوی صدای آب رو )

ته: پوز خنده ای زدم از لحن خواب آلود کوک
رفتم پایین و شروع کردم به درست کردن
غذا
داشتم میز رو میچیدم که با چشم های قرمز و مو های فر شده مشکی روبه رو شدن

ته : یا خود خدا کوک با خودت چه کار

کوک : با آب داغ داغ موهام رو شستم به خواطره همین اینطوری شدم

ته : نتونستم در برابر کیوتی و حالت خواب آلودگیش خودم رو نگه دارم زدم زیر خنده

کوک : درد کوفت مرض

ته : بیبی دیگه داری بی ادب میشی .

کوک: من گرسنمه

ته : او بفرما شیر موز و نوتلا و نون توست

کوک : ته تو چی

ته : اوم من خوردن

کوک : ای خدا صبر نکردی تا من بیام خودت خوردی

ته : آخه گرسنم بود

کوک: باشه

ته : کوک میخوام برم شرکت میای امروز باهام

کوک : اوم دلم میخواد ولی حوصله ندارم
و کلی کار دارم

ته :باشه بخور بیا بالا سشوار بکشم موهات رو

کوک : چشم ددی

ته : بخور شیرین زبونی نکن ی موقع میبینی دیگه نتونستی راه بری

کوک : این حرفت رو نشنیده میگیرم
دیدگاه ها (۵)

فداتتتتت بشم تولدتتتت مبارک عشقممممم

تولدت مبارک

بچه ی فیک جدید به امید حمایت شدن

شبتون بخیر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط