با بابام داشتیم میرفتیم ازش پول خواستم کنار خیابون مامور

‏با بابام داشتیم میرفتیم ازش پول خواستم کنار خیابون مامور وایساده بود یهو داد زد خفه شو من اغتشاش نمیکنم بعد منو هل داد جلو مامورا😐









بخدا باتوم خیلی درد داره😂
دیدگاه ها (۲)

مادر بزرگم زنگ زده بیا سیفون ما رو هم نصب کن مهندس .رفتم خون...

ای جان خندهاش 😂 😛 😝 😄 خندهای از ته دلش میبر من و تا خود بهش ...

وقتی میخوام ریشم و بزنم 😂 😛 😝 😄

مردانی را میشناسم که هنگام دعوا با همسرشانباعصبانیت داد نمیز...

برادرای هایتانی پارت ۱۰

اینم پارت ده

زور و عشق پارت ۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط