دست از سرم بردار من بابا ندارم/زخمی شدم بهر دویدن پا ندار
دست از سرم بردار من بابا ندارم/زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم#گيسو سپيدم ،احترامم را نگهدار/سيلي نزن من با كسي دعوا ندارم#باشد بزن، چشم عمو را دور ديدي؟/من هيچ كس را بين اين صحرا ندارم#زيبايي دختر به گيسوي بلند است/مثل گذشته گيسوي زيبا ندارم#اين چند وقته از در و ديوار خوردم/ديگر براي ضربه هايت جا ندارم#تا گيسوانم را زدستانت درآرم/غير از تحمل چاره اي اينجا ندارم#گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد/خسته شدم ميلي به اين دنيا ندارم#گيرم كه پس دادند هر دو گوشوارم/گوشي براي گوشواره ها ندارم#شيرين زبان بودم صدايم را بريدند/آهنگ سابق را به هر آوا ندارم#در پيش پايم نان و خرما پرت كردند/كاري دگر با شام و شامي ها ندارم#با ضربه پا دنده هايم را شكستند/كي گفته من ارثيه از زهرا ندارم#نشناختم بابا تو را تغییر کردی/امشب دگر راهی به جز افشا ندارم#گویی تنور خولی آتش داشت آن شب/خیلی شده ترکیب رویت نامرتب(قاسم نعمتی)
۸۲
۲۷ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.