با سلام خدمت تمامی بزرگواران
با سلام خدمت تمامی بزرگواران
اگه منطورتون از علم علوم تجربی هست باید گفت خیر نه توان تاییدش رو داره و نه ردش رو
حیطهی پژوهشی علوم تجربی اصلاً مسائل فرامادی نیست که بخواد مسائل مرتبط به روح رو تایید یا تکذیب کنه.
ولی اگه منظور از علوم علم استدلال هست و فلسفه باید بگم بله
امکانپذیر هست میشه رد و یا اثباتش کرد با توجه به حوزه علمیش که فرامادی رو هم دربر میگیره
هرچند تناسخ یک نظریه بیثباته و اگر کسی میخواد بیانش کنه اونه که باید براش دلیل احراز کنه نه اینکه ما بخواهیم نقضش کنیم
ولی اشکالی نداره اینجا بررسیش میکنیم
اما قبل از ارائه دلیل برای رد تناسخ باید ببینیم که اصلاً تناسخ چی هست؟
تناسخ یک اعتقاد معنوی منتسب به فیثاغورس، هندوستان و آیین بودا هست با این مضمون که "وقتی شخصی از این دنیا میره روحش پس از مرگ در قالب و کالبد یک جاندار دیگه وارد میشه (حالا این جاندار میتونه انسان باشه میتونه حیوان باشه)
طبق این نظریه معاد و دنیای دیگهای وجود نداره و انسان پاداش و یا جزای تمام اعمال خودش را در همین جهان خواهد دید
اگر در زندگی سابقش آدم خوبی بوده باشه در زندگی بعدی اتفاقات و شرایط خوبی رو تجربه میکنه
ولی اگر انسان بدی بوده باشه در زندگی بعدیش اتفاقات بدی رو تجربه خواهد کرد
و این چرخه تناسخ تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد"
حالا به برخی از ایراداتی که این نظریه داره میپردازیم
۱. یکی از ایرادات اصلی که به این نظریه وارده تفاوت جمعیت جانداران در گذر زمان هست
به این صورت که ما هزاران سال پیش در کره زمین تعداد بسیار کمتری انسان در کرهی زمین داشتیم ولی الان میبینیم که ۷ میلیارد انسان در این جهان زندگی میکنند که نیازمند وجود روح جدیده
و بالعکس پس از مدتی طبق بینیهای دانشمندان نسل انسانها یا منقرض میشه یا حداقل به شدت کاهش پیدا خواهد کرد خب این نیازمند خارج شدن روح از این چرخه تناسخه که با این نظریه در تضاده
۲. این نظریه به طور کلی با نظریات مادی گرایانه و متریالیسمی که معتقد هستند نه خدایی وجود داره و نه فراماده و متافیزیکی وجود نداره و انسان کنش و واکنش های طبیعی میان مواده کاملاً در تضاده
حالا که اعتقادات متریالیسمی در این نظریه (تناسخ) رد شده میشه به این نتیجه رسید که این روح حتماً به یک منشا نیاز داره
این منشا همون خداست (حالا شاید در آیین بودا اسم این خدا چیز دیگهای باشه ولی مشخصه که اون که داره این رویه رو کنترل میکنه)
در حالی که میدونیم خداوند یک وجود بینهایت و متعالیه و یک موجود متعالی هرگز سراغ انجام چنین کار و چرخهای که هیچ پایانی نداره و نه روح رو به تکامل میرسونه و نه به تعالی میرسونه نخواهد رفت
اگه منطورتون از علم علوم تجربی هست باید گفت خیر نه توان تاییدش رو داره و نه ردش رو
حیطهی پژوهشی علوم تجربی اصلاً مسائل فرامادی نیست که بخواد مسائل مرتبط به روح رو تایید یا تکذیب کنه.
ولی اگه منظور از علوم علم استدلال هست و فلسفه باید بگم بله
امکانپذیر هست میشه رد و یا اثباتش کرد با توجه به حوزه علمیش که فرامادی رو هم دربر میگیره
هرچند تناسخ یک نظریه بیثباته و اگر کسی میخواد بیانش کنه اونه که باید براش دلیل احراز کنه نه اینکه ما بخواهیم نقضش کنیم
ولی اشکالی نداره اینجا بررسیش میکنیم
اما قبل از ارائه دلیل برای رد تناسخ باید ببینیم که اصلاً تناسخ چی هست؟
تناسخ یک اعتقاد معنوی منتسب به فیثاغورس، هندوستان و آیین بودا هست با این مضمون که "وقتی شخصی از این دنیا میره روحش پس از مرگ در قالب و کالبد یک جاندار دیگه وارد میشه (حالا این جاندار میتونه انسان باشه میتونه حیوان باشه)
طبق این نظریه معاد و دنیای دیگهای وجود نداره و انسان پاداش و یا جزای تمام اعمال خودش را در همین جهان خواهد دید
اگر در زندگی سابقش آدم خوبی بوده باشه در زندگی بعدی اتفاقات و شرایط خوبی رو تجربه میکنه
ولی اگر انسان بدی بوده باشه در زندگی بعدیش اتفاقات بدی رو تجربه خواهد کرد
و این چرخه تناسخ تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد"
حالا به برخی از ایراداتی که این نظریه داره میپردازیم
۱. یکی از ایرادات اصلی که به این نظریه وارده تفاوت جمعیت جانداران در گذر زمان هست
به این صورت که ما هزاران سال پیش در کره زمین تعداد بسیار کمتری انسان در کرهی زمین داشتیم ولی الان میبینیم که ۷ میلیارد انسان در این جهان زندگی میکنند که نیازمند وجود روح جدیده
و بالعکس پس از مدتی طبق بینیهای دانشمندان نسل انسانها یا منقرض میشه یا حداقل به شدت کاهش پیدا خواهد کرد خب این نیازمند خارج شدن روح از این چرخه تناسخه که با این نظریه در تضاده
۲. این نظریه به طور کلی با نظریات مادی گرایانه و متریالیسمی که معتقد هستند نه خدایی وجود داره و نه فراماده و متافیزیکی وجود نداره و انسان کنش و واکنش های طبیعی میان مواده کاملاً در تضاده
حالا که اعتقادات متریالیسمی در این نظریه (تناسخ) رد شده میشه به این نتیجه رسید که این روح حتماً به یک منشا نیاز داره
این منشا همون خداست (حالا شاید در آیین بودا اسم این خدا چیز دیگهای باشه ولی مشخصه که اون که داره این رویه رو کنترل میکنه)
در حالی که میدونیم خداوند یک وجود بینهایت و متعالیه و یک موجود متعالی هرگز سراغ انجام چنین کار و چرخهای که هیچ پایانی نداره و نه روح رو به تکامل میرسونه و نه به تعالی میرسونه نخواهد رفت
۲.۸k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.