مافیای جذاب من
مافیای جذاب من
فصل۲ پارت ۶
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
چند ساعت بعد
جیمین: ات بادیگارد ها زنگ زدن و گفتن پولو آورده
ات: اک
کوک: خب حالا منو آزاد میکنی؟
ات: البته
(و چند تا بادیگارد کوک و پرت میکنن از عمارت بیرون😂😂)
چند روز بعد
ویو ات
ساعت ۱۰ شب بود و من حوصلم سر رفته بود برای همین به جیمین گفتم بریم بار و اونم قبول کرد
رفتم توی اتاقم و یه لباس مشکی خفن (عکسشو میزارم) پوشیدم و یه میکاپ ریز کردم و رفتم پایین
جیمین: بابا کاخ سفید که نمیخوای بری انقدر به خودت میرسی
ات: یه جوری میگی انگار خودت با شلوارک داری میای
جیمین: خب بابا بسه... بیا بریم
ات: اک
فلش بک به رسیدنشون به بار
ویو ات
روی یکی از صندلی ها نشستیم و جیمین ویسکی ۹۵ درصد سفارش داد و من ۵۰ درصد چون فقط میخواستم گرم شم یکم که رقصیدم و با چند تا از دختر پسرای اینجا حرف زدیم و خندیدیم حوصلم سر رفت و به لیا (دوست ات) زنگ زدم که بیاد و اونم قبول کرد...... نیم ساعت گذشت و لیا اومد
ات: چطوری دختر
لیا: چه عجب ات خانوم یادی از ما کردن.... تنها اومدی؟
ات: نه با جیمین اومدم
لیا: پس کجاست؟
ات: رفت با تلفن صحبت کنه
لیا: اها اک....
گارسون: خانوم چی میل دارید؟
لیا: ویسکی ۷۰ درصد
ات: برای منم ۹۵ درصد بیارید
لیا: ۹۵ درصدددددددد.... جیمین بفهمه تیکه تیکت میکنه
ات: نگران نباش نمیفهمه
جیمین: چیو نمیفهمم؟
لیا: جیمین سلامممممم
جیمین: اِ لیا تو هم اینجایی
لیا: اره ات بهم زنگ زد
گارسون: بفرمایید اینم سفارشتون
جیمین: ات... اون ویسکی ۹۰ درصد نیست؟
ات: جیمین حالا یه بار
جیمین: اتتتتتت
ات: لطفااااااا
جیمین: نه... بده به من
(جیمین ویسکیشو خورد)
ات: جیمین خودت خوردی بد نمیزاری من بخورمممم
لیا: ات اون جونکوک نیست؟
(بچه ها لیا همه چیو میدونه و قیافه کوک هم دیده )
جیمین: لیا راست میگه
ات: اطلا بهش توجه نکنید اصلا فکر کنید نیست
جیمین و لیا: اک
چند ساعت بعد
ویو ات
توی حال خودم نبودم فقط میخواستم بنوشم رفتم و روی صندلی تک نفره نشستم و دوباره ویسکی سفارش دادم
اسلاید یک که خود کاوره استایل کوک
اسلاید دو جیمین
اسلاید سه لباس ات
اسلاید چهار میکاپ ات
اسلاید ۵ ماشینی که ات و جیمین باهاش رفتن بار
~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~
خب اینم از این پارت امیدوارم که خوشتون اومده باشه
شرط پارت بعد ۱۱ لایک و ۷ کامنت
تا پارت بعد بای👋🏻👋🏻
فصل۲ پارت ۶
__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__☆__
چند ساعت بعد
جیمین: ات بادیگارد ها زنگ زدن و گفتن پولو آورده
ات: اک
کوک: خب حالا منو آزاد میکنی؟
ات: البته
(و چند تا بادیگارد کوک و پرت میکنن از عمارت بیرون😂😂)
چند روز بعد
ویو ات
ساعت ۱۰ شب بود و من حوصلم سر رفته بود برای همین به جیمین گفتم بریم بار و اونم قبول کرد
رفتم توی اتاقم و یه لباس مشکی خفن (عکسشو میزارم) پوشیدم و یه میکاپ ریز کردم و رفتم پایین
جیمین: بابا کاخ سفید که نمیخوای بری انقدر به خودت میرسی
ات: یه جوری میگی انگار خودت با شلوارک داری میای
جیمین: خب بابا بسه... بیا بریم
ات: اک
فلش بک به رسیدنشون به بار
ویو ات
روی یکی از صندلی ها نشستیم و جیمین ویسکی ۹۵ درصد سفارش داد و من ۵۰ درصد چون فقط میخواستم گرم شم یکم که رقصیدم و با چند تا از دختر پسرای اینجا حرف زدیم و خندیدیم حوصلم سر رفت و به لیا (دوست ات) زنگ زدم که بیاد و اونم قبول کرد...... نیم ساعت گذشت و لیا اومد
ات: چطوری دختر
لیا: چه عجب ات خانوم یادی از ما کردن.... تنها اومدی؟
ات: نه با جیمین اومدم
لیا: پس کجاست؟
ات: رفت با تلفن صحبت کنه
لیا: اها اک....
گارسون: خانوم چی میل دارید؟
لیا: ویسکی ۷۰ درصد
ات: برای منم ۹۵ درصد بیارید
لیا: ۹۵ درصدددددددد.... جیمین بفهمه تیکه تیکت میکنه
ات: نگران نباش نمیفهمه
جیمین: چیو نمیفهمم؟
لیا: جیمین سلامممممم
جیمین: اِ لیا تو هم اینجایی
لیا: اره ات بهم زنگ زد
گارسون: بفرمایید اینم سفارشتون
جیمین: ات... اون ویسکی ۹۰ درصد نیست؟
ات: جیمین حالا یه بار
جیمین: اتتتتتت
ات: لطفااااااا
جیمین: نه... بده به من
(جیمین ویسکیشو خورد)
ات: جیمین خودت خوردی بد نمیزاری من بخورمممم
لیا: ات اون جونکوک نیست؟
(بچه ها لیا همه چیو میدونه و قیافه کوک هم دیده )
جیمین: لیا راست میگه
ات: اطلا بهش توجه نکنید اصلا فکر کنید نیست
جیمین و لیا: اک
چند ساعت بعد
ویو ات
توی حال خودم نبودم فقط میخواستم بنوشم رفتم و روی صندلی تک نفره نشستم و دوباره ویسکی سفارش دادم
اسلاید یک که خود کاوره استایل کوک
اسلاید دو جیمین
اسلاید سه لباس ات
اسلاید چهار میکاپ ات
اسلاید ۵ ماشینی که ات و جیمین باهاش رفتن بار
~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~
خب اینم از این پارت امیدوارم که خوشتون اومده باشه
شرط پارت بعد ۱۱ لایک و ۷ کامنت
تا پارت بعد بای👋🏻👋🏻
۳.۶k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.