✅ ✔ بند مهتابی
✅ ✔ بند مهتابی
در بند #شب شُدم، من خود بِتنهایی
بر آسمان آن، یک لامپ ِمهتابی
ریزد بروی من، رنگ کشنده ای
بی رحم و بی غروب
از جنس مهتابی
ژولیده خو شدم با قامتی نَزار
در این اتاق تَنگ
از نور مهتابی
میمیرم از سفید در خلوتی سیاه
ترسیده چشمانم
از نور مهتابی
در زَمهَریرِِ ِشب،ترسم بَرم ز ِیاد
آن زرد آتشین
در دام مهتابی ...
در بند #شب شُدم، من خود بِتنهایی
بر آسمان آن، یک لامپ ِمهتابی
ریزد بروی من، رنگ کشنده ای
بی رحم و بی غروب
از جنس مهتابی
ژولیده خو شدم با قامتی نَزار
در این اتاق تَنگ
از نور مهتابی
میمیرم از سفید در خلوتی سیاه
ترسیده چشمانم
از نور مهتابی
در زَمهَریرِِ ِشب،ترسم بَرم ز ِیاد
آن زرد آتشین
در دام مهتابی ...
۸۳۶
۱۷ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.