بخت اگر یاری دهد چون جان در آغوشش کنم
بخت اگر یاری دهد چون جان در آغوشش کنم
تلخ گوید ز آن لب و همچون شکر نوشش کنم
آفتاب عارض آن مه که در یاد من است
کافرم تا صبح محشر گر فراموشش کنم
- امیرخسرو دهلوی
تلخ گوید ز آن لب و همچون شکر نوشش کنم
آفتاب عارض آن مه که در یاد من است
کافرم تا صبح محشر گر فراموشش کنم
- امیرخسرو دهلوی
- ۲.۸k
- ۲۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط