چقدر ساعت دیر میرود
چقدر ساعت دیر میرود ,
وقتی به ثانیه هایم گره نخورده ای ,
و من یک تنه محکومم به کشیدن این عقربه ها بر دوشم...
کجای زمان ایستاده ای ,
که من بر روی استوایی ترین عاشقانه ها میسوزم و خاکستر میشوم ...
پشت کدام چراغ قرمز مانده ای، که به جای سرت ، این همه ترحم بر دامنم سنجاق میشود ...
مَن از جهان ، سهمی به وسعت آغوش تو را طلبکارم ،
بازگرد و حساب مرا با دنیا پاک کن ...
وقتی به ثانیه هایم گره نخورده ای ,
و من یک تنه محکومم به کشیدن این عقربه ها بر دوشم...
کجای زمان ایستاده ای ,
که من بر روی استوایی ترین عاشقانه ها میسوزم و خاکستر میشوم ...
پشت کدام چراغ قرمز مانده ای، که به جای سرت ، این همه ترحم بر دامنم سنجاق میشود ...
مَن از جهان ، سهمی به وسعت آغوش تو را طلبکارم ،
بازگرد و حساب مرا با دنیا پاک کن ...
- ۴۰۰
- ۱۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط