اعتراف آخر

اِعتراف آخر:
چشم هایش
شروع واقعه بود ...
آسمانی درون آنها و در صدایش پرنده میرقصید ...!
دیدگاه ها (۳)

I'll admit it.I can't stop thinking about you...من قبول کردم...

😐 😐 😐

اِعتراف آخر:آدریان : چرا اینقدر برات مهم که خواب ببینی؟کاب :...

‏حیف نیستبهاراز سر اتفاق بغلتد در دستمآن وقت تو نباشی ...

اگر تشبیه کنیم موسیقی و عالم صدا را به دین، سعید و صدایش پیغ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط