بهار بود که استفان مرا بوسید


بهار بود که استفان مرا بوسید،
رابین در پاییز...
اما کالین، فقط نگاهم می‌کرد
هیچ وقت مرا نبوسید.
بوسه‌یِ استفان از سرِ شوخی بود
بوسه‌یِ رابین در پیِ بازی بود.
اما بوسه‌ای در چشم‌های کالین
هست، که تمامِ اوقاتِ شبانه‌روز
مرا تعقیب می‌کند!

#سارا_تیس_دیل

@R_O_G_A
دیدگاه ها (۶)

👌 👌 👌 👌

آبان را دوست میدارمروزهایِ زیادی از پاییز را منتظر ماهِ رقصا...

من اینطوری نبودماقبلنا یه شکلی بودمیه طور بهتر....الان واسه ...

تو شبیه به یک دوستیِ ساده نبودیاز همان اولبوی عشق میدادی...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط