آری پاییز نزدیک است

آری، پاییز نزدیک است،

اما پاییز که همیشه صدای خش و خش برگ ها در گذر ها نیست. پاییز که همیشه با بوی مهر نمی آید،
پاییز گاهی در زیر سیگاری روی میز، زیر انبوهی از خاکستر است، گاهی حوالی عطری تلخ پشت یقه ی لباسی تا شده، گاهی هم نم بارانیست که گوشه چشمانت می درخشد.
پاییز که همیشه لای برگ های زرد و نارنجی نیست، گاهی در دل کاجیست میان یک کاجزار همیشه سبز. گاهی قهوه ایست که سر می رود، غذاییست که ته می گیرد و لبخندیست که بی بهانه بر لبانت می نشیند.
ساده بگویمت، دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است...

#روزبه_معین
دیدگاه ها (۶)

مشکلمون از جایی شروع شد که فکر کردیم آدمایی که باهاشون حرف م...

بعضی حرفها برای نزدن است بعضی حرفها را نباید گفت بعضی حرفها ...

‌من مملو از خـــــیالِ اواو خالی از خیالِ مـــــن...!#علی_قا...

#غـدیـر یا علی گفتیم و عشق آغاز شدیا علی گفتیم و دریا خنده ک...

وقتی پوست نارنگی زیر انگشتانتمیترکد عطری در هوا پخش میشودکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط