⭕ ️11 نشانه زیر خط فهم بودن!⭕ ️
⭕ ️11 نشانه زیر خط فهم بودن!⭕ ️
بر اساس محاسبه یک اقتصاددان در تهران خانواده های دارای درآمد کمتر از 2 میلیون و 300هزار تومان زیر خط فقرند. اما آیا جامعه شناسی هم پیدا میشود جرات کند، خط فهم را تعیین کند و تعداد کسانی که زیرخط فهم هستند را نیز اندازه گیری کند؟ براستی مشکل ما خط فهم است یا خط فقر؟
می توان 11 نشانه زیرخط فهم بودن در نظر گرفت:
🔘 وقتی من سوار ماشین 50 میلیونی هستم اما ته مانده سیگارم را به بیرون پرت می کنم زیر خط فهمم.
🔘 وقتی به راحتی و قبل از دست کم یک بار مقایسه بر اساس اعداد و ارقام خود را (ایرانیان) باهوش تر از تمام ملل می دانم زیر خط فهمم.
🔘 وقتی به فرزندم اجازه نمی دهم که باورهای مرا به چالش بکشد، زیر خط فهمم.
🔘 وقتی زمانی که صرف دیدن «تکرار» سریالی که دیشب نگاه گرده ام از زمانی که برای خواندن کتاب های عمیق و تحلیل های کارشناسانه روزنامه می گذارم، بیشتر است، زیرخط فهمم
🔘 وقتی حاضرم برای یک پیتزا به همراه نوشابه و سیب زمینی و سالادش 20 هزار تومان بدهم اما برای خرید یک کتاب 15 هزارتومانی دل درد می گیرم، زیر خط فهمم.
🔘 وقتی ارزش طلا، ساعت و لباسی که به همراه دارم بیشتر از مجموع قیمت کتاب هاییست که در ذهن دارم، زیر خط فهمم.
🔘 وقتی معیشت دیگران برای من مهم نیست و بخشی از مالم را برای نجات زندگی همسایه، همشهری و هم سرزمینم اختصاص نمی دهم زیرخط فهمم.
🔘 وقتی تاریخ نمی خوانم یا نمی دانم و تاریخ را دوباره و بلکه چندباره تکرار می کنم، زیرخط فهمم.
🔘 وقتی نیم ساعت درباره نحوه لباس پوشیدن خواننده زن یک برنامه تلویزیونی گفتگو میکنم اما حاضر نیستم نیم ساعت خلوت و تفکر کنم زیر خط فهمم.
🔘 وقتی پارتی بازی، رانت خواهی، کم کاری، کم فروشی، خیانت در امانت و رشوه را راه ثروتمند شدن می دانم و تلاش، کوشش، عرق ریختن، شرافت، وجدان را به مسخره می گیرم، زیرخط فهمم
🔘 وقتی محاسبه عقلایی فایده-هزینه، برنامه ریزی و آینده نگری را به هیچ می انگارم و «در لحظه» تصمیم می گیرم و بدون حساب و کتاب (عشقی-کشکی) عمل می کنم، زیر خط فهمم.
خلاصه کلام: از زیر خط فهم بیرون بیاییم تا از زیر خط فقر بودن نجات پیدا کنیم!
🔚 ⭕ پی نوشت: به خوانندگان گرامی برنخورد. قبل از آن که جواب های تند برای من ارسال کنید، دقت کنید که همه افعال این نوشته را «اول شخص مفرد» آورده ام. فتامل!
🔚 ⭕ پی نوشت2: در نشانه ها، به کتاب اشاره شده، این بدان معنا نیست که کسانی که سواد ندارند زیر خط فهمند، چه بسا بی سوادهایی را دیده ام که بسیار فهیم تر از دیگران بوده اند. در مواردی که فرد سواد نوشتن و خواندن ندارد، کتاب و مطالعه را با گفتگوهای عمیق، بحث های آزاد، پرس و جو ، گوش دادن به شبکه های فاخر جایگزین کند. دیده ام افرادی که سواد نداشتند اما به شیوه های فوق الذکر به فهم رسیده بودند. مهم درک است نه مدرک. اصل بینش است و نه دانش.
بر اساس محاسبه یک اقتصاددان در تهران خانواده های دارای درآمد کمتر از 2 میلیون و 300هزار تومان زیر خط فقرند. اما آیا جامعه شناسی هم پیدا میشود جرات کند، خط فهم را تعیین کند و تعداد کسانی که زیرخط فهم هستند را نیز اندازه گیری کند؟ براستی مشکل ما خط فهم است یا خط فقر؟
می توان 11 نشانه زیرخط فهم بودن در نظر گرفت:
🔘 وقتی من سوار ماشین 50 میلیونی هستم اما ته مانده سیگارم را به بیرون پرت می کنم زیر خط فهمم.
🔘 وقتی به راحتی و قبل از دست کم یک بار مقایسه بر اساس اعداد و ارقام خود را (ایرانیان) باهوش تر از تمام ملل می دانم زیر خط فهمم.
🔘 وقتی به فرزندم اجازه نمی دهم که باورهای مرا به چالش بکشد، زیر خط فهمم.
🔘 وقتی زمانی که صرف دیدن «تکرار» سریالی که دیشب نگاه گرده ام از زمانی که برای خواندن کتاب های عمیق و تحلیل های کارشناسانه روزنامه می گذارم، بیشتر است، زیرخط فهمم
🔘 وقتی حاضرم برای یک پیتزا به همراه نوشابه و سیب زمینی و سالادش 20 هزار تومان بدهم اما برای خرید یک کتاب 15 هزارتومانی دل درد می گیرم، زیر خط فهمم.
🔘 وقتی ارزش طلا، ساعت و لباسی که به همراه دارم بیشتر از مجموع قیمت کتاب هاییست که در ذهن دارم، زیر خط فهمم.
🔘 وقتی معیشت دیگران برای من مهم نیست و بخشی از مالم را برای نجات زندگی همسایه، همشهری و هم سرزمینم اختصاص نمی دهم زیرخط فهمم.
🔘 وقتی تاریخ نمی خوانم یا نمی دانم و تاریخ را دوباره و بلکه چندباره تکرار می کنم، زیرخط فهمم.
🔘 وقتی نیم ساعت درباره نحوه لباس پوشیدن خواننده زن یک برنامه تلویزیونی گفتگو میکنم اما حاضر نیستم نیم ساعت خلوت و تفکر کنم زیر خط فهمم.
🔘 وقتی پارتی بازی، رانت خواهی، کم کاری، کم فروشی، خیانت در امانت و رشوه را راه ثروتمند شدن می دانم و تلاش، کوشش، عرق ریختن، شرافت، وجدان را به مسخره می گیرم، زیرخط فهمم
🔘 وقتی محاسبه عقلایی فایده-هزینه، برنامه ریزی و آینده نگری را به هیچ می انگارم و «در لحظه» تصمیم می گیرم و بدون حساب و کتاب (عشقی-کشکی) عمل می کنم، زیر خط فهمم.
خلاصه کلام: از زیر خط فهم بیرون بیاییم تا از زیر خط فقر بودن نجات پیدا کنیم!
🔚 ⭕ پی نوشت: به خوانندگان گرامی برنخورد. قبل از آن که جواب های تند برای من ارسال کنید، دقت کنید که همه افعال این نوشته را «اول شخص مفرد» آورده ام. فتامل!
🔚 ⭕ پی نوشت2: در نشانه ها، به کتاب اشاره شده، این بدان معنا نیست که کسانی که سواد ندارند زیر خط فهمند، چه بسا بی سوادهایی را دیده ام که بسیار فهیم تر از دیگران بوده اند. در مواردی که فرد سواد نوشتن و خواندن ندارد، کتاب و مطالعه را با گفتگوهای عمیق، بحث های آزاد، پرس و جو ، گوش دادن به شبکه های فاخر جایگزین کند. دیده ام افرادی که سواد نداشتند اما به شیوه های فوق الذکر به فهم رسیده بودند. مهم درک است نه مدرک. اصل بینش است و نه دانش.
۶.۲k
۱۹ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.