کاش می دانستی

کاش می دانستی،
چه شب ها،
با رویایِ داشتنت مست شده ام،
با سایه یِ خیالت حرف زده ام..
اما دم دمایِ صبح،
مثلِ الکل پریده ای از سرم!
اما باز هم
خیالت دست از سرم بر نمی دارد!

#سروش_کلهر
دیدگاه ها (۲)

فنجانی چای ...!و مشتی واژه ، چه بیتاب ، تاب میخورند . . . د...

کاش اینجا بودیهمین کنارِ خودم..و من یادم می‌رفت ،که خسته‌ام ...

ماندن به پای کسی که دوستش داریقشنگترین،اسارت زندگی است !#حسی...

باید چیزی باشد که پابندت کند ،که در گوشت بخواند ؛ نرو !آدم ی...

سلام حضرتِ گره گشا مهدی جانزندگی هایمان فقط دست ...

قفس ای مونس تنهایی من بامن باش خسته از این همه تشویش سوالی ا...

چندی ترانه می شوم و دم نمی زنمحرف از وجود عالم و آدم نمی زنم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط