بود عمری به دلم باتو که تنها بنشینم

بود عمری به دلم باتو که تنها بنشینم
کامم اکنون که بر امد بنشین تا بنشینم

پاک و رسوا همه را عشق به یک شعله بسوزد
تو که پاکی بنشین تا من رسوا بنشینم

بی ادب نیستم اما پی یک عمر صبوری
با تو امشب نتوانم که شکیبا بنشینم

شمع را شاهد احوال من وخویش مگردان
خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم


#سيمين_بهبهانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

🎼#ای۰عشق🎤#داریوش‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌...

هرکس سزاوارِ یک نفر استکه بتواند به چشم‌هایش نگاه کند و بگوی...

من تورا ای عشق،از کف داده امهم خودم را ، هم تورا گم کرده امآ...

چو دلم ربودی اول به پیام آشناییگنهم چه بود آخر که کنی چنین ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط