سناریو
#سناریو
وقتی برای اولین بار جلوش لباس پیش خدمت میپوشی و اون لباسم فقط روی سینه های هست و شکمت هست
نامجون: داره کتاب میخونه یه نگاه میکنه و بعد به کتاب نگاه میکنه و بعد هم دوباره به تو و بعد میگه بیا روی پاهام بشین
جین: یه جوری نگاهت میکنه و بعد میاد بغلت میکنه میزارتت روی پاهاش
یونگی: ببین تو میخای منو تحریک کنی؟
سری بیا رو پاهام بشین
ا/ت:اما من نمیخواستم...
یونگی: زود بیا روی پاهای ددی یونگی بشین
هوسوک: هوفف سانشاینم خودت خاستی سری بیا بریم اتاق
جیمین: خیره شده بهت و میگه بیبی گرل خیلی تحریک کننده ای بغلت میکنه و بوت میکنه میبرتت اتاق
تهیونگ: میزنتت به دیوار لبت رو بوس میکنه
جونگکوک: اوه بیبی گرل خیلی قشنگ شدی و ت رو بین دیوار و خودش میزاره و ی کیس خیس میره
وقتی برای اولین بار جلوش لباس پیش خدمت میپوشی و اون لباسم فقط روی سینه های هست و شکمت هست
نامجون: داره کتاب میخونه یه نگاه میکنه و بعد به کتاب نگاه میکنه و بعد هم دوباره به تو و بعد میگه بیا روی پاهام بشین
جین: یه جوری نگاهت میکنه و بعد میاد بغلت میکنه میزارتت روی پاهاش
یونگی: ببین تو میخای منو تحریک کنی؟
سری بیا رو پاهام بشین
ا/ت:اما من نمیخواستم...
یونگی: زود بیا روی پاهای ددی یونگی بشین
هوسوک: هوفف سانشاینم خودت خاستی سری بیا بریم اتاق
جیمین: خیره شده بهت و میگه بیبی گرل خیلی تحریک کننده ای بغلت میکنه و بوت میکنه میبرتت اتاق
تهیونگ: میزنتت به دیوار لبت رو بوس میکنه
جونگکوک: اوه بیبی گرل خیلی قشنگ شدی و ت رو بین دیوار و خودش میزاره و ی کیس خیس میره
۱۸.۶k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.