چون گل معطریم مهتاب و مین و من

چون گل معطریم، مهتاب و مین و من
نشکفته پرپریم، مهتاب و مین و من

شرح جنون ما مقدور عقل نیست
یک چیز دیگریم، مهتاب و مین و من

سر تا به پا دل‌ایم در بارگاه عشق
باغ صنوبریم، مهتاب و مین و من

شمع‌ایم و روشن است تکلیف راه ما
راز منوّریم، مهتاب و مین و من

میدان عاشقی، تسلیم ترس نیست
از مرگ می‌بریم، مهتاب و مین و من

بیگانه نیستیم، با خلق و خوی هم
با هم برادریم، مهتاب و مین و من

تکثیر می‌شویم در انفجار نور
آیینه پروریم، مهتاب و مین و من

چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من

بر گرد بام دوست پرواز می‌کنیم
عین کبوتریم،مهتاب و مین و من

بال فرشتگان بر شانه‌های ماست
از آسمان سریم، مهتاب و مین و من

مهتاب و مین و من بی بال می‌پریم
بی بال می‌پریم، مهتاب و مین و من

در جذبه‌ی کلام، یک جمله والسلام
مجذوب رهبریم، مهتاب و مین و من

#مرتضی_امیری_اسفندقه
دیدگاه ها (۶)

صدا همان صدا که بودولی به سبک بهترینگاه کردمت ، ولی... مرا ...

"صلی الله علیک یا بنت رسول الله"می نشینم وسط روضه ی روح افزا...

شاعر کهنه درخت ارغوان سایه ات بر شعر باشد جاودان "هیبت دریا...

سلام ای ماه مهجور زمستانهای ابرآلود!چرا دیگر نمی‌تابد سرودت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط