قسم به ساقههای گندم

قسم به ساقه‌های گندم...
قسم به نسیمی که راز رقص را
در اندام شالیزار نشا می‌کند...
از آن روزی که ساقه‌هایت
در کشتزارها جوانه میزند
و مهتاب نگاهت
چون بذری
در دل مزارع
تکثیر می‌شود
تا خستگی تنت را
با غرور به جان بخرم...
تن بسپار به نجوای دلم
که تنها با آرزوی تو سبز است...
دیدگاه ها (۱)

من ماجراهای زیادی از سر گذراندمآدم‌های مختلف با غصه‌های متنو...

زنگ بزن،هیچ نگو،حتی سلام هم نده،فقط بگذار نفس هایت را بشنوم....

هی شعر میبافم برایت تااز شاعرانِ ویژه ات باشمبا شالِ قرمـز س...

بندرعباس_روستای سیاهوسرخاروستای سرخاء جاذبه‌های طبیعی بسیار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط