خود افتاده گریه نمیکند

خلاصه ی قسمت 4❣️

سرکان آلیز را نجات داد، اما اکنون آنها در مرکز بحران جدیدی هستند که ناشی از رفتار بی دقت باهاتین است. در حالی که آلیز نمی تواند به دوستانش توضیح دهد که چرا باهاتین با عروسش تماس می گیرد، سرکان دوباره به کمک می آید. سرکان برای اینکه کسی به چیزی مشکوک نشود علناً به همه می گوید که عاشق آلیز است. در حالی که افراد حاضر در هتل هنوز از این اطلاعات جدید شوکه شده اند، هازال ناپدید می شود. دوستان او که هیچ خبری از آنها نبود و آخرین بار برای ملاقات با فردی که در شبکه های اجتماعی با او آشنا شده بودند، متوجه می شوند که او در مشکل است، اما نمی توانند به تلفن هازال برسند. سرکان با کمک استدلال و جستجو موفق می شود هازال را از یک موقعیت بحرانی نجات دهد. عصر همان روز اتفاقاتی رخ می دهد که تعادل را در رابطه آلیز و سرکان تغییر می دهد و به احساسات جدیدی منجر می شود.

نورتین و کدیر متوجه می شوند که اسما و سراپ با هم درگیر هستند. برای از بین بردن این همکاری، بازی خودشان را شروع می کنند. با این حال، سراپ و شریک زندگی اش اسما وقتی متوجه می شوند که سرکان در هتل نه به عنوان مدیر، بلکه به عنوان یک ظرفشویی کار می کند، دست از کار نمی کشند. سینم سرکان را به سمت مدیر فنی هتل ارتقا می دهد. آلیز که اعزام شده تا شخصا این خبر خوش را به سرکان بدهد، در نتیجه بازی اسما و سراپ به شدت ناامید خواهد شد.
#خود_افتاده_گریه_نمیکند