نمیدانم میدانی نمیدانی
نمیدانم میدانی نمیدانی
تهمت زدی چه راحت ز پیش ام می گذری
چنان آتشی انداختی بر دل جان من
دگر مشتاب تو مشتاب
چقدر دل بی رحمی تو داری
که نه خبر ز احوالم نداری
ز جنون ستم در جراره کمی واخلاخبر
ای نگاره
دل من ز دستت شد پاره پاره
نه سخن میتوان گفت و نه ظاری
قیلادی هردم پایره داری
ز ما وایوم ز ترسو لابتاره
کمی واخلا خبر ای نگاره❤️🔥🫴
تهمت زدی چه راحت ز پیش ام می گذری
چنان آتشی انداختی بر دل جان من
دگر مشتاب تو مشتاب
چقدر دل بی رحمی تو داری
که نه خبر ز احوالم نداری
ز جنون ستم در جراره کمی واخلاخبر
ای نگاره
دل من ز دستت شد پاره پاره
نه سخن میتوان گفت و نه ظاری
قیلادی هردم پایره داری
ز ما وایوم ز ترسو لابتاره
کمی واخلا خبر ای نگاره❤️🔥🫴
- ۱.۶k
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط