باز هم ایرانمان داغدار شد ...
باز هم ایرانمان داغدار شد ...
باز هم یک شانه و کوهی از درد ...
این بار "دِنا" میزبانِ داغ هایِ این سرزمین بود ...
این بار آسمان ، پس زد ...
و زمین ، در آغوش کشید ...
انگار قرار نیست لب هایمان لَختی بخندد ...
انگار زاده شده ایم که زجر بکشیم ....
انگار در تقدیرمان ، رنگی به جز سیاهی نداشتیم ...
تقدیرِ لعنتی ؛
نفس هایِ عیدمان را در نطفه بریدی بی انصاف !
کمی زود نبود؟!
هنوز لباسِ عزایِ #سانچی بر تنمان زار می زند ...
هنوز داغِ #کرمانشاه بر دلمان سنگینی می کند ...
ندیدی مگر ؟!
طاقتِ عزایی دیگر نبود ...
آخر این چه روزگاریست برایمان بریده ای و دوخته ای خدایا ... ؟!
اینجا سرزمینی ست برایِ جان دادن !
بازهم (ایرانم تسلیت!)
چه جمله ی تلخ و آشنایی ...!
می ترسم از روزی که به جایِ "ایرانِ جاوید" ،
وطنم را به "گورستانِ امید" یاد کنند ...
می ترسم ...
می ترسم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سقوط_هواپیما
#ایرانم_تسلیت
باز هم یک شانه و کوهی از درد ...
این بار "دِنا" میزبانِ داغ هایِ این سرزمین بود ...
این بار آسمان ، پس زد ...
و زمین ، در آغوش کشید ...
انگار قرار نیست لب هایمان لَختی بخندد ...
انگار زاده شده ایم که زجر بکشیم ....
انگار در تقدیرمان ، رنگی به جز سیاهی نداشتیم ...
تقدیرِ لعنتی ؛
نفس هایِ عیدمان را در نطفه بریدی بی انصاف !
کمی زود نبود؟!
هنوز لباسِ عزایِ #سانچی بر تنمان زار می زند ...
هنوز داغِ #کرمانشاه بر دلمان سنگینی می کند ...
ندیدی مگر ؟!
طاقتِ عزایی دیگر نبود ...
آخر این چه روزگاریست برایمان بریده ای و دوخته ای خدایا ... ؟!
اینجا سرزمینی ست برایِ جان دادن !
بازهم (ایرانم تسلیت!)
چه جمله ی تلخ و آشنایی ...!
می ترسم از روزی که به جایِ "ایرانِ جاوید" ،
وطنم را به "گورستانِ امید" یاد کنند ...
می ترسم ...
می ترسم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سقوط_هواپیما
#ایرانم_تسلیت
۱.۸k
۲۹ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.