منم آن کس که دارد عکس هایت را خودت را نه
منم آن کس که دارد عکس هایت را، خودت را نه
و حتی می چِشَد طعم صدایت را، خودت را نه
منم آن کس که میدانی نیازی نیست بنویسد
که از خود بیشتر دارد هوایت را، خودت را نه
همان مَن که در پهلوش احساسِ تو می پیچَد
ولی دارَد کنارِ خویش جایَت را، خودت را نه
برایِ درکِ غم هایَم خدا هم کاشکی می شد
بگیرد از دلم درد و بلایت را، خودت را نه
چه می خواهی مگر از جانِ خسته و تنها
که دارَد در دلِ خود ادعایت را، خودت را نه
چرا پا می گذاری رویِ قلبی سخت وابسته
بِکِش از این دلِ وامانده پایت را، خودت را نه
تو هم یک روز می آید که دلتنگَش شوی، آری
و حتی می چِشَد طعم صدایت را، خودت را نه
منم آن کس که میدانی نیازی نیست بنویسد
که از خود بیشتر دارد هوایت را، خودت را نه
همان مَن که در پهلوش احساسِ تو می پیچَد
ولی دارَد کنارِ خویش جایَت را، خودت را نه
برایِ درکِ غم هایَم خدا هم کاشکی می شد
بگیرد از دلم درد و بلایت را، خودت را نه
چه می خواهی مگر از جانِ خسته و تنها
که دارَد در دلِ خود ادعایت را، خودت را نه
چرا پا می گذاری رویِ قلبی سخت وابسته
بِکِش از این دلِ وامانده پایت را، خودت را نه
تو هم یک روز می آید که دلتنگَش شوی، آری
- ۶.۷k
- ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط