چند پارتی کوک

چند پارتی کوک
P2
وقتی جونگکوک نبود
دوستش همش زیر چشمی بهم نگاه میکرد
منم سعی میکردم اهمیت ندم و سرم رو با کارا گرم کنم
(ویو جونگکوک)
رفتم توی اتاق تا مدارک رو از تو کشو بیارم
مدارکو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون
و دیدم مین‌هو (اسم دوستش) داره زیر چششمی به ا/ت نگاه میکنه
اخمام رفت تو هم و بلند گفتم
مین‌هو داری به چی نگاه میکنی؟
مین‌هو: هیچی...

جونگکوک: گمشو بیرون تا خودم نکشتمت (داد)

مین‌هو: هووی مرتیکه خجالت نمیکشی اینجوری حرف میزنی؟

جونگکوک: با کسی مثل تو بایدم اینجوری حرف زد
برو بیرون ببینم

مین‌هو که دید اوضاع خیلی خرابه سریع از خونه رفت بیرون

_تو نباید به من بگی این مرتیکه داره اینجوری نگات میکنه؟

+ب..ببخشید
باور کن میخواستم بیام بهت بگم که خودت یهو از اتاق اومدی بیرون

جونگکوک نفس عمیقی میکشه و میره تو اتاق تا مدارکو بزاری سر جاش
فکرش درگیر بود و اشتباهی در کشو پایینی رو باز میکنه و یه برگه رو میبینه
برگه رو برمیداره و وقتی روشو میخونه میفهمه آزمایش بارداری ا/ت هست و جوابش..‌‌.(اینو تو پارت بعدی میگم😁)

_ا/ت...

+جانم

جونگکوک برگه رو برمیداره و از اتاق میاد بیرون

_این چیه؟؟🤨

+چی چیه؟
دیدگاه ها (۳)

چند پارتی کوک‌P3پارت آخر _تو بارداری؟بعد به من نگفته بودی؟؟...

دوستان پیج اولم مسدود شد و از اونجایی که پیجم خصوصی بوده پس ...

(وقتی به جونگکوک نمیگی بارداری و اون میفهمه و بعد عصبی میشه)...

بچه ها موضوع بدید فیک بنویسم*توی کامنتا

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁹چند روزی گذشته بود.... همه درگیر پیدا کرد...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط