part : ³
part : ³
هایجین ویو
بدون توجه به حرف اونا به سمت صندلی رفتم و روی صندلی نشستم
ارتین کلاه رو روی سرم گذاشت
کلاه : خب خب اینجا یه گریفیندوری و ریونکلایی داریم
هایجین : یعنی چی ؟؟
کلاه : خب منم نمی دونم تو بین این دو گروهی دوست داری بری توی کدوم
هایجین : گریفیندور
کلاه : اوکی ما اینجا یه گریفیندوری داریم
......................................................................................................
☆ بعدی از مشخص شدن گروه ها ☆ ......................................................................................................
من و یون جی و مینی با خوشحالی دنبال سر گروهمون میرفتیم که یک دفعه سر گروه وایساد
سرگروه: بچه ها
بچه ها : بله
سرگروه: خودتون رو دونه دونه معرفی کنید
......: کیم میا
.......: پارک لونا
.......: کانگ یونا
........ : کیم هیونجین
........ : لی فلیکس
......... : کیم بکهیون
مینی : لی مینی
یون جی : مین یون جی
( یه عالمه دانش آموز دیگه هم هستن ولی نقشی توی داستان ندارن برای همین معرفی نمی شن )
هایجین : جئون هایجین
لونا : وایی همون هایجین معروف
یونا : تو آخرین جئونی درسته ؟؟
میا : وا یعنی نسل جئون ها منقرض شد ؟
یونا : نه تا وقتی هایجین زندس
لونا : یعنی اگر ازدواج هم کنه چون زنه بچش جئون نمی شه و نسل جئون ها برای همیشه نابود میشه
جونگ کوک : هی شما ها دارین در مورد چی حرف میزنین ( سرد )
یونا : اوه استاد
لونا : هیچی عشق...چیز یعنی استاد
میا : ه...هیچی
جونگ کوک : یادتون نره منم یه جئونم پس نسلم منقرض نمیشه حالا بگید اون یکی جئون کوش
( همه به هایجین اشاره کردن )
جونگ کوک : منتظرت بودم ملکه من ( توی ذهنش)
جونگ کوک : خب ویانا همهی بچه ها رو به سمت اتاقشون راهنمایی کن
یونا : ویانا کیه ؟؟
سرگروه : خب بچه ها من ویانام معلم معجون و سرگروهتون
همه با هم : اوووو
ویانا : لطفا دنبالم بیاید
..........
..........
ویانا : خب بچه ها سمت راست برای پسرا و سمت چپ برای دخترا
فلیکس: هایی فکر کردم با دختراییم
هیونجین : ببند فیلیکس
هایجین ویو
بدون توجه به حرف اونا به سمت صندلی رفتم و روی صندلی نشستم
ارتین کلاه رو روی سرم گذاشت
کلاه : خب خب اینجا یه گریفیندوری و ریونکلایی داریم
هایجین : یعنی چی ؟؟
کلاه : خب منم نمی دونم تو بین این دو گروهی دوست داری بری توی کدوم
هایجین : گریفیندور
کلاه : اوکی ما اینجا یه گریفیندوری داریم
......................................................................................................
☆ بعدی از مشخص شدن گروه ها ☆ ......................................................................................................
من و یون جی و مینی با خوشحالی دنبال سر گروهمون میرفتیم که یک دفعه سر گروه وایساد
سرگروه: بچه ها
بچه ها : بله
سرگروه: خودتون رو دونه دونه معرفی کنید
......: کیم میا
.......: پارک لونا
.......: کانگ یونا
........ : کیم هیونجین
........ : لی فلیکس
......... : کیم بکهیون
مینی : لی مینی
یون جی : مین یون جی
( یه عالمه دانش آموز دیگه هم هستن ولی نقشی توی داستان ندارن برای همین معرفی نمی شن )
هایجین : جئون هایجین
لونا : وایی همون هایجین معروف
یونا : تو آخرین جئونی درسته ؟؟
میا : وا یعنی نسل جئون ها منقرض شد ؟
یونا : نه تا وقتی هایجین زندس
لونا : یعنی اگر ازدواج هم کنه چون زنه بچش جئون نمی شه و نسل جئون ها برای همیشه نابود میشه
جونگ کوک : هی شما ها دارین در مورد چی حرف میزنین ( سرد )
یونا : اوه استاد
لونا : هیچی عشق...چیز یعنی استاد
میا : ه...هیچی
جونگ کوک : یادتون نره منم یه جئونم پس نسلم منقرض نمیشه حالا بگید اون یکی جئون کوش
( همه به هایجین اشاره کردن )
جونگ کوک : منتظرت بودم ملکه من ( توی ذهنش)
جونگ کوک : خب ویانا همهی بچه ها رو به سمت اتاقشون راهنمایی کن
یونا : ویانا کیه ؟؟
سرگروه : خب بچه ها من ویانام معلم معجون و سرگروهتون
همه با هم : اوووو
ویانا : لطفا دنبالم بیاید
..........
..........
ویانا : خب بچه ها سمت راست برای پسرا و سمت چپ برای دخترا
فلیکس: هایی فکر کردم با دختراییم
هیونجین : ببند فیلیکس
۵.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.