تو شکوه دمیدنِ نوری
تو شکوه دمیدنِ نوری
که نشسته به سینهی آب
تو صدای شکفتن روزی
که رسیده ز قلهی خواب
تو گذشتی از توفان ها
تو گذشتی از باران ها
از بی کران ها
تو رسیدی از آن سوی دریا
گل و عشق و ترانه رسید
گل یخ از نسیم تو پژمرد
دل غنچه به سینه تپید
تو بمان
تو بمان
تو بمان ای همیشه بهار
ای شکوه سبزه زار
#آرامش_♓
که نشسته به سینهی آب
تو صدای شکفتن روزی
که رسیده ز قلهی خواب
تو گذشتی از توفان ها
تو گذشتی از باران ها
از بی کران ها
تو رسیدی از آن سوی دریا
گل و عشق و ترانه رسید
گل یخ از نسیم تو پژمرد
دل غنچه به سینه تپید
تو بمان
تو بمان
تو بمان ای همیشه بهار
ای شکوه سبزه زار
#آرامش_♓
۶.۷k
۲۴ دی ۱۴۰۱