یک بار بی خبر به شبستان من درآ

#یک بار بی خبر به شبستان من درآ
چون بوی گل،نهفته به این انجمن درآ

از دوریت چو شام غریبان گرفته ایم
از در گشاده روی،چو صبح وطن درآ
👤 صائب تبریزی
دیدگاه ها (۱)

#تا از تو جدا شده است آغوش مرااز گریه کسی ندیده خاموش مرادر ...

#ما را همه شب نمی برد خوابای خفته روزگار دریاب👤 سعدی

#خوش می روی به تنها، تن ها فدای جانت مدهوش می گذاری یاران مه...

#از شبنم عشق،خاک آدم گل شدصد فتنه و شور در جهان حاصل شدصد نش...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

از هزاران یک نفر اهل دل اند # ما بقی تندیسی از آب و گل اندمح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط