عصر

عصر ،
تا از خاطرم رد میشوے ،
بغض مے آید
غزلخوان میشود ،،
بوسه هاے خیس ِ بارانخورده
چشمک میزنند،،
چاے، در ڪنج ِ لبان ِ خاطره
یخ مے ڪند ،،
واژه ها قد مے ڪشند ،،
شعر، غوغا میڪند ،،
عصرها یادش بخیر ....
دستها یادش بخیر ....

#مریم_رضایی_حامی
دیدگاه ها (۲)

سه‌شنبه صبح می چسبد بچینی بی بهونه سه گل‌بـوسهز چشم و لعل و ...

گران باشبگذار بهايت را بپردازندآدم ها چيزهاي مفت رامفت از دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط