وقتی بقیه آدما از بهترین روزای زندگیشون حرف میزدن با یه ح

وقتی بقیه آدما از بهترین روزای زندگیشون حرف میزدن با یه حسرت خاصی نگاهشون میکردم
دونه اشک برق زده پشت پلکم رو پس میزدم تا نبیین
پس چرا من روزای خوب نداشتم
چشمام همیشه پر حسرت بودن
ولی دلم پاک بود حسود کسی نبودم
من یه روز تولدی عالی نداشتم
یه روز عشقی عالی نداشتم
یه روزی نداشتم که کسی دلش برام تنگ بشه چون کسی رو نداشتم
غافلگیری واژه بی معنی تمام زندگیم بود
همیشه منتظر روزای خوب زندگیم بودم
ولی شاید اصلا روز خوبی تو زندگی من نباشه
.....