عشق یعنی حسرت

عشق یعنی؛ حسرت!
حسرت در آغوش گرفتن کسی،
که دوستش داری
حسرت یک جا بودن با او
شب و روز، وقت و بی وقت ...
حسرت خوردن یک فنجان چای،
در عصر سرد زمستانی
در کنار شعله آتش شومینه،
روی صندلی راحتی
و انگار، دنیا را فراموش می کنی!
با همه خوب و بدش
و زمان می گذرد و تو
بی خبر از گذشت زمان پیر می شوی!
عاشقانه و منتظر ...
پیک حق، ندا در می دهد
و پشت سرت را می نگری
آه، افسوس، حسرت
تنها همدم های تو هستند!
عشق، فراموش کردن همه زندگی ست ...
دیدگاه ها (۵)

ﻫﯽ ﺗــــــــﻮ …. ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ...؟ ...

چیزی ڪم از بهشٺ ندارد، هوای ٺُ...

تنهایییعنی هیچ عاشقانه ای جز حضورشقلبت را نمی لرزاندو هیچ دو...

"دلم" می گیرد "دلم" برای "دلم" می گیرد !برای غربت غریبانه اش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط