عقل می دانست نمی مانی

عقل می دانست نمی مانی
لیک
مجنون "چشمان من بود
که
تو را لیلی می دیدn
دیدگاه ها (۱)

کاش نقاش بودمتاامدن ات راهزاران باردر اغوش می کشیدمn

جیب ها تکراری ترین اتفاق پاییز هستندبرایادمی تنهاn

اندوه بزرگی شده اند دوستت دارم های که به دل داشتیم وهرگز به ...

شرح یک دنیا دلتنگی راوحشی بافقی در یک مصرع گنجاندان جا که می...

تو مجنون قصه نبودی، من رفتم تو فاز لیلی... لایک یادت نره😉

می خورد گرد عبث محمل لیلی در دشتنیست جز عشق تمنای دگر مجنون ...

"تو لیلی نیستی !من اما مجنون حرف‌هایت می‌شوم دیوانه‌ی دست‌ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط