روزی روزگاری گراز و پنگوئنی کمر به قصد رزم بستندی و حاضر
روزی روزگاری گراز و پنگوئنی کمر به قصد رزم بستندی و حاضر برای رزم شدندی؛ بانگی از یک بینندهی رزم بر گوش رسیدندی که ای گراز ، تو را چه به رزم با پنگوئنی که پیش از تو هزاران دیو سه سر را بر زمین کوباندندی و تو نیز به بلای آنها دچار خواهی شدندی! آه از گلوی گراز بلند شدندی و گفت: مرا میشناسی ؟ بر گوشَت تابحال لفظی به اسم موروک خوردندی ؟ هیچ میدانی من پیش از این پنگوئن چند پنگوئن دیگر را بر زمین کوفتم ؟ سوال شد چندتا ؟ گراز مدعی با دست خود نشان داد ✊ تا !!! آنجا بود که همه فهمیدندی که ادعای گراز ناشی از ترس او بود حال آنکه مثِ سگ ترسیدنده بودندی از پنگوئنی که ریاست سازمانِ پَنگوم (Pànģoům) را بر عهده داشتندی!🐧
رزم آغاز شد🐗 🆚 ️🐧 و گراز همان ابتدا با قَلطی زیبا بر روی چمن به سمت پنگوئن سُر خوردندی🐗 ⬅ ️ به قصدِ خالی کردنِ زیر پای پنگوئن و بر زمین کوفتنِ او...
در ۸۰ سانتیمتریه پنگوئن بود که پنگوئن فرمود: "بوچی رو سُرِت 😘 " و با سرعت خودش را کنار کشیدندی و گرازِ بیچاره با همان حالت با سرعت ۹۰۰km/h با موتور ۱۶ سیلندری که ۱۰۰۰ اسب بخار قدرت داشتندی و نیز کیسه هوا در آن تعبیه شده بودندی بر درخت کوفتندی و درخت از هم متلاشی شدندی و یک کیک درون آن بودندی که کیک تولدِ گرازِ پرسرعت بودندی🎂
گراز که شاخهایش تا مریخ رفتنده بودندی از تعجب، برگشتندی به سمت پنگوئن و در کمال ناباوری اثری از او ندیدندی! برگشتندی به سمت کِیک تولدش که دید پنگوئن با مزه و لذت بسیار بر کیک حمله آوردندی و در حال خوردنِ آن بودندی؛ چشمش که بر گراز افتاد با دهان پر از کیک فرمود: "بوچی رو رَکَب خوردنت 😘 😂 "
و با یک جهش پریدندی در آغوشِ گراز و او را تا توانستندی بوچیدندی و تولد او رو هزاران اسب بخار تبریک گفتندی و رزم آنها تبدیل به دوستیِ همیشگی(↔ ️) شدندی و آنها برای همیشه در کنار هم ماندند.🐗 💕 🐧
#دووووووست_دارمممممم 💕 💖 💕 💖
💕 💕 #تــولــدتـ_مـبــارڪـ_عـشــق_نـازمــ 💕 💕
@._Marsaw_. 💕
رزم آغاز شد🐗 🆚 ️🐧 و گراز همان ابتدا با قَلطی زیبا بر روی چمن به سمت پنگوئن سُر خوردندی🐗 ⬅ ️ به قصدِ خالی کردنِ زیر پای پنگوئن و بر زمین کوفتنِ او...
در ۸۰ سانتیمتریه پنگوئن بود که پنگوئن فرمود: "بوچی رو سُرِت 😘 " و با سرعت خودش را کنار کشیدندی و گرازِ بیچاره با همان حالت با سرعت ۹۰۰km/h با موتور ۱۶ سیلندری که ۱۰۰۰ اسب بخار قدرت داشتندی و نیز کیسه هوا در آن تعبیه شده بودندی بر درخت کوفتندی و درخت از هم متلاشی شدندی و یک کیک درون آن بودندی که کیک تولدِ گرازِ پرسرعت بودندی🎂
گراز که شاخهایش تا مریخ رفتنده بودندی از تعجب، برگشتندی به سمت پنگوئن و در کمال ناباوری اثری از او ندیدندی! برگشتندی به سمت کِیک تولدش که دید پنگوئن با مزه و لذت بسیار بر کیک حمله آوردندی و در حال خوردنِ آن بودندی؛ چشمش که بر گراز افتاد با دهان پر از کیک فرمود: "بوچی رو رَکَب خوردنت 😘 😂 "
و با یک جهش پریدندی در آغوشِ گراز و او را تا توانستندی بوچیدندی و تولد او رو هزاران اسب بخار تبریک گفتندی و رزم آنها تبدیل به دوستیِ همیشگی(↔ ️) شدندی و آنها برای همیشه در کنار هم ماندند.🐗 💕 🐧
#دووووووست_دارمممممم 💕 💖 💕 💖
💕 💕 #تــولــدتـ_مـبــارڪـ_عـشــق_نـازمــ 💕 💕
@._Marsaw_. 💕
۷۹۸
۲۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.