خدایا

خــدایــــــــــا . . . .
می دانم این روزها از دستم خسته ای کمی صبر کن خوب می شوم...
بگذار باران بزند دلم بگیرد میروم زیر آسمانت دستهایم را می سپارم به دستت سرم را می گیرم
به سمتت قلبم مالِ تو اشک هایم که جاری شود می شوم همانی که دوست داری
پاک استوار امیدوار
بگذار باران بزند ...
دیدگاه ها (۱)

اون فــــــــــــک کــــــــــــرد هــــــــــــمـــــــــــ...

ﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳـــــے ... ؟ﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ ﻫﻤـﺎﻥ ﺍﺳﺖ ڪـہ ﻭ...

تاوان حرف هایی که نمی توانیم بزنیم...موهای سفیدی ست که لابلا...

دوستت دارم چرایش پای تو... ممکنش کردم محالش پا...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط