یادمه زمانی که یانگوم حس چشایی ش رو از دست داد مادر من گر
یادمه زمانی که یانگوم حس چشایی ش رو از دست داد مادر من گریه میکرد و میگفت : خدایا این بچه غریبه تو قصر خودت کمکش کن :))))))😄
پ.ن؛
و من که برای بار صدم دارم تکرارش رو با ذوق دنبال میکنم😂
پ.ن؛
و من که برای بار صدم دارم تکرارش رو با ذوق دنبال میکنم😂
- ۹۹۰
- ۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط