رمانمهدوی

#رمان_مهدوی ۳۹

🔸 ادامه قسمت ۳۸

✅ کانال "مهدیاران"
@Mahdaviat

⭕ ️ ادامه قسمت ۳۸

🔹 زمانی که در دهکده با هم قدم می‌زدند، گاهی با بعضی از همسایگان قدیمی برخورد می‌کردند که با وجود محجبه بودن ملیکا از احوالپرسی اجتناب کرده و ترجیح می‌دادند وانمود کنند آن‌ها را ندیده‌اند. ملیکا با چنین برخوردهای متعصبانه‌ای آشنایی داشت و بار اولی نبود که چنین رفتاری را از دیگران شاهد بود اما ادموند هرگز نمی‌توانست بپذیرد که مردم تا این حد کوته‌فکر بوده و بی‌ادبانه با آن‌ها رفتار کنند. در کشوری که داعیه آزادی بیان و عقیده داشت، چنین رفتار سخیفانه ای غیرقابل‌باور بود.

🔸 ملیکا با مهربانی و صبوری خاص خود، دائم به شوهرش دلداری می‌داد که نباید خود را اذیت کند و از برخورد دیگران ناراحت شود، زیرا در همه جای دنیا هستند مردمان کوته‌نظری که به مردمان باایمان و نیک کردار دائم طعنه زده و آن‌ها را مورد استهزاء قرار می‌دهند.

🔺 بعد از ظهرهای فرح بخشی را با هم در کنار برکه فلیت پوند در فصل بهار و لطافت همیشگی طبیعت می‌گذراندند. کنار برکه در نزدیکی بزرگ‌ترین درخت می‌نشستند، به آن تکیه کرده و ساعت‌ها باهم به گفتگو می‌پرداختند. آن‌قدر سرگرم صحبت می‌شدند که فراموش می‌کردند هوا تاریک شده است و باید به خانه برگردند. ادموند به‌شدت مشتاق دانستن بود...

#رمان_مهدوی ۳۹

✅ کانال "مهدیاران"
T.me/joinchat/ESW1Az_J7HTsdzr4CymTtw
دیدگاه ها (۱)

📌 #گزارش_تصویریجلسه اول #کلاسهای_مهدویت📆 ۲۴ آذر ۹۶ ؛ مشهد ...

📌 #گزارش_تصویریجلسه اول #کلاسهای_مهدویت📆 ۲۴ آذر ۹۶ ؛ مشهد ...

#سبک_زندگی_مهدوی ۲۱🔸 اهمیت اطعام مومنین✅ کانال "مهدیاران"@...

‏فائزه هاشمی:شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد در بدن پدر 10 بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط