ستاره دیده فروبست و آرمید بیا

ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا
شراب نور به رگ های شب دوید، بیا

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شگفت و سحر دمید، بیا

شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید، بیا

ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید، بیا

به وقت « مرگم » اگر تازه می کنی دیدار
بهوش باش که هنگام آن رسید، بیا

به گام های کسان می برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید، بیا

نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید، بیا

..........
دیدگاه ها (۵)

چاقُورینگ یولداش گَلَه.....‌.‌........😍صداتوعشقه😍#حمیداحمدی♥...

مَن هاچان ایرَگیم سَنَن آیرولار......‌‌....#عشق/حمیداحمدی/قش...

نه بسته‌ام به کس دلنه بسته کس به من دلچو تخته پاره بر موجرها...

برگریزان دلم را نوبهاری آرزوستشاخه خشک تنم را برگ و باری آرز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط