شهد شیرین لبانت را عسل نامیده اند

شهد شیرین لبانت را ، عسل نامیده اند
لحظه ای دور از تو بودن را ، اجل نامیده اند

من برایم معنی اش ، بوسیدن لبهای توست !
آنچه را "حی علی خیر العمل" نامیده اند

حلقه ای دورت کشیدم ، تا که مال من شوی
بعد از آن سیاره ی من را ، زحل نامیده اند !

سالها جان کندم و چیزی نگفتی ، جز سکوت !
پاسخ تلخ تو را ، عکس العمل نامیده اند

بس که پیش چشم این نامردمان خندیده ام
حاصل شب گریه هایم را غزل نامیده اند
دیدگاه ها (۴)

نسمة غزلبارع بالغزل واحســـــاسی مرهف حیلبس الخاطرک عیـــــن...

سلام ب تک تک دوستان عزیز این اخرین پست من هست یه مدتی با شما...

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولهاکه عشق آسان نمود اول ولی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط