پارت ۶۶ زندگی با بی تی اس
پارت ۶۶ زندگی با بی تی اس
سینی رو روی میز گذاشتم و سوگول رو صدا زدم
پایان جین ویو
چشامو باز کردم و رو تخت نشستم
جین : خوبی الان
من : اره خوبم
جین : بیا این سوپ رو بخور بهتر میشی
من : اشتها ندارم نمیخورم
جین : این لوس بازیا چیه پر میاری من که ازت نپرسیدم میخوری یا نه گفتم بخور
من : نمیخورم
جین : ینی میخوای دست ورلد واید هندسام رو رد کنی
من : گشنم نیست
جین : به من ربطی نداره باید بخوری
من : باشه . بزار بمونه میخورم
جین : نه داری از زیر خوردن در میری، خودم باید بهت بدم
من : هااا
جین یه قاشق سوپ برداشت و اورد جلو دهنم
جین : ااا کن
با خنده دهنمو باز کردم
جین : افرین دختر خوب
یه ربع بعد
جین : دیدی کاری نداشت اگه از اول مث بچه ادم میخوردی زود تر تموم میکردیش
جین سینی رو برداشت و داشت میرفت بیرون
من : جین
جین : بله
من, : هیچی، میخواستم صداتو بشنوم
جین : دیوونه
از اتاق رفت بیرون
دوباره گرفتم خوابیدم
جین ظرفو گذاشت تو اشپز خونه
جین : تهیونگ هنوز نیومده
کوک : نه
جین رفت زنگ زد به تهیونگ
تهیونگ : الو
جین : کجایی
تهیونگ : داروخونه باز نیس
جین : این همه داروخونه ریخته تو سئول
تهیونگ : دارم میرم یه دارو خونه دیگه، یه جا بسته بود، یه جا نداشت عهه
جین: باشه اروم باش
تهیونگ : کار نداری برم دستوراتت رو انجام بدم
جین : نه برو
گوشی رو قطع کرد
نامجون : کجا بود
جین : یه جا رفت بسته بود یه جا دیگه نداشت الان داره میره یه جا دیگه
جیمین : اونجا هم حتما شلوغه
جین : شاید.
سینی رو روی میز گذاشتم و سوگول رو صدا زدم
پایان جین ویو
چشامو باز کردم و رو تخت نشستم
جین : خوبی الان
من : اره خوبم
جین : بیا این سوپ رو بخور بهتر میشی
من : اشتها ندارم نمیخورم
جین : این لوس بازیا چیه پر میاری من که ازت نپرسیدم میخوری یا نه گفتم بخور
من : نمیخورم
جین : ینی میخوای دست ورلد واید هندسام رو رد کنی
من : گشنم نیست
جین : به من ربطی نداره باید بخوری
من : باشه . بزار بمونه میخورم
جین : نه داری از زیر خوردن در میری، خودم باید بهت بدم
من : هااا
جین یه قاشق سوپ برداشت و اورد جلو دهنم
جین : ااا کن
با خنده دهنمو باز کردم
جین : افرین دختر خوب
یه ربع بعد
جین : دیدی کاری نداشت اگه از اول مث بچه ادم میخوردی زود تر تموم میکردیش
جین سینی رو برداشت و داشت میرفت بیرون
من : جین
جین : بله
من, : هیچی، میخواستم صداتو بشنوم
جین : دیوونه
از اتاق رفت بیرون
دوباره گرفتم خوابیدم
جین ظرفو گذاشت تو اشپز خونه
جین : تهیونگ هنوز نیومده
کوک : نه
جین رفت زنگ زد به تهیونگ
تهیونگ : الو
جین : کجایی
تهیونگ : داروخونه باز نیس
جین : این همه داروخونه ریخته تو سئول
تهیونگ : دارم میرم یه دارو خونه دیگه، یه جا بسته بود، یه جا نداشت عهه
جین: باشه اروم باش
تهیونگ : کار نداری برم دستوراتت رو انجام بدم
جین : نه برو
گوشی رو قطع کرد
نامجون : کجا بود
جین : یه جا رفت بسته بود یه جا دیگه نداشت الان داره میره یه جا دیگه
جیمین : اونجا هم حتما شلوغه
جین : شاید.
۵۳.۴k
۱۲ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.