میان من و تو


میان من و تو
به همان اندازه فاصله هست
که میان ابرهایی که در آسمان و انسانهایی که بر زمین سرگردانند
شاید روزی به هم باز رسیم
روزی که من به سان دریایی خشکیدم و
تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی
هر کس آنچه را که دوست دارد در بند میگذارد و هر زن مروارید غلتان خود را به زندان صندوقش محبوس میدارد
بگذار کسی نداند که
چگونه من به جای بوسیده شدن و نوازش شدن، گزیده شده ام!
بگذار هیچ کس نداند، هیچکس
و از میان این همه ی خدایان،
خدایی جز فراموشی بر این همه رنج آگاه نگردد . . *.،*
🌿
دیدگاه ها (۱)

گاهی یک مَردبهانه یِ دلخوشیِ یک زن می شودو یک زنبانیِ خوشبخت...

زیر باران بنشینیم که باران خوب استگم شدن با تو در انبوه خیاب...

در کنار ساحل دریای غم قایقی میسازماز دلواپسی...بر دو سوی...

زمستان💚🍃فصل با طراوت💚🍃وزیبای است💚🍃کم تر از بهار نیست💚🍃فصل سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط