بی رخ آن گل دلم

بی رُخ آن گُل دلم
به جان آمد

دِگر از جانم چه خواهی
ای شب...

#رهی


#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق #فکر نو
دیدگاه ها (۳)

اگر فصل فراق از دفتر ایام گم میشد، چه کم میشد!؟چه خوش بود ای...

می باری ای باران و می شویی زمین رااما نمی شویی دل اندوهگین ر...

ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﯿﺰ،ﺳﺮﺟﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ؛ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ...

نشسته ای و بسته ای به خاکِ این زمین، مرابهانه های ماندنم توی...

جان دلم بردی در قعر جان نشستیمن برکنار رفتم تودر میان نشستیگ...

عاشقانه های شبنم

بیـــــمار توام ، روی توام درمـانستجان داروی عاشـــقان رخ جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط